آی قصه قصه قصه
نون و پنیر و پسته
مادری قد خمیده، روی یه قبر نشسته
زل زده به قاب عکس
اشک تو چشاش نشسته
یاد قدیما کرده، یاد همون اتاقک
که شش نفر آدمو توی خودش گذاشته
چه پیر شده ... شکسته ...
دستای لرزونش رو روی لحد گذاشته
آی قصه قصه قصه
ترکش خمپاره و گلوله قناصه
یک پسری که روی، خاکریز ما نشسته
گرفته توی دستش، یک پلاک شکسته
پی نوشت : عجب روزگاریست ....
مطالب مرتبط
نظرات این مطلب
آخرین مطالب
جریان مسمومیت پیامبر اکرم(ص) (1395/09/07 )
دشمنی بنی امیه در مراسم تشیع امام حسن (علیهالسلام) (1395/09/07 )
اللهم عجل لولیک الفرج (1395/04/03 )
سالگرد شهادت دکتر مصطفی چمران ۳۱ خــرداد مــاه (1395/03/31 )
یعنی خدا به اندازه یک نفرغریبه پیش تو اعتبار نداره. (1395/03/30 )
مراسم نامگذاری امام حسن (ع) (1395/03/30 )
ولادت امام حسن (ع) مبارک باد (1395/03/30 )
شهادت حضرت فاطمه الزهرا (س) تسلیت باد (1394/12/23 )
بهشت (1394/10/11 )
خدا ♥♥♥ (1394/10/11 )
شیعه هرجا که هست بامهدی است (1394/10/11 )
شهادت امام حسن عسگری (ع) تسلیت (1394/09/28 )
◘ حلول ماه ربیع الاول مبارک ◘ (1394/09/21 )
شهادت امام رضا (ع) تسلیت باد (1394/09/21 )
گفتگوی کبوتربقیع باکبوترامام رضا (1394/09/20 )
رحلت رسول اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد (1394/09/19 )
آنچه باعث طول عمر می شود (1394/09/17 )
"ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج" (1394/09/13 )
اربعین تسلیت باد (1394/09/12 )